سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داوود در دعاهای خود می گفت : «بارالها !من دوستی تو و دوستی آن که دوستت دارد و کرداری که مرا به دوستی ات می رساند، از تو درخواست می کنم . بارالها !دوستی ات را نزدم محبوب تر از خودم، خانواده ام و آب خُنکْ قرار ده» . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 86 مهر 10 , ساعت 2:16 صبح

سلام بر دوستان خوبم
تاخیر مرا ببخشید . آخه بچه ها بازیگوشند و کمتر به کارهای جدی اهمیت می دن . خوب منم بچه ام دیگه . البته از اون خوباش .

راستشو بخوایند بالاخره منم راهی مدرسه شدم . جاتون خالی خیلی خوش میگذره با بچه ها تو حیاط مدرسه بازی می کنیم و بعدشم میریم سرکلاس تا درس بخونیم . اینم خودش تنوعیه از بس تو خونه مونده بودم دلم گرفته بود ولی حالا کلی دوست پیدا کردم که باهاشان بازی کنم .

بابام کلی برام کتاب و دفتر خریده . مداد و مدادتراشم خریده ها ، از اون نوع فلزی هاش که گمش کردم و چون بابام میدونه بچه ها زود وسایلشون را گم می کنند چندتا خریده تا بی مدادتراش نمونم .

میدونید مشکل کجاست؟ من صبح زود نمی تونم بلندشم برم مدرسه . حالا نمی شد مدرسه ها ساعت مثلاً 10 باز می شد هان؟
راستی مدرسه یک چیزیش خوبه که وقتی خواندن و نوشتن بلد شدم ، خودم وبلاگم را بروز می کنم و خاطراتم را توش می نویسم . حالا تا ببینیم چی میشه . به قول بابا جوجه را آخر پائیز می شمارند .
یک چیز دیگه ، اون جوجه هام که تو پست قبلی عکسهایش را گذاشته بودم . یادتون هست ؟ اونا بزرگ شدن و ما هم گرفتیم و سرشون را بریدیم و نوش جان کردیم .

فعلاً خداحافظ تا بعد


سه شنبه 86 خرداد 15 , ساعت 1:44 عصر

من همیشه پولهایم را جمع می کنم و میدم به مامانم که برایم وسایل مورد نیازم را بخرد و بعضی وقتها توی بانک میگذارد . چند روز پیش به فکرم رسید که دوتا جوجه بخرم ولی بابا موافق نبود و همینطور مامان خانم ولی من اونقدر اصرار کردم تا مامانم دو تا جوجه برام خرید و یک قفس که گربه نخوردشان . البته من هر از چندگاهی چند تا جوجه کوچولو میخرم و وقتی کثیف میشن می برمشون حمام و می شورمشان و اونوقت اونا هم می میرند . دفعه پیش که دوتا جوجه خریده بودم که بردمشان حمام اونا از سرما می لرزیدند بعد اونا را با سشوار خشک کردم . بعد که دایی اومده بود خونه مان بابا اونا را داد ببرن ولی من دست بردار نبودم و بالاخره دوتا جوجه خوشگل خریدم که ازشان عکس گرفتم و تو وبلاگم میزارم .
نتیجه اخلاقی : 1- نباید جوجه را شست چون می میرند
                     2- اگر اراده کنی هیچکس جلودارت نیست (قابل توجه اونهایی که میگن به بچه ها توجه نمیشه)
                     3- به بچه ها زیاد سخت نگیرید اونا باید بازی کنند
                     4- جوجه بهتر از اسکیت بازیه چون با ماشینها تصادف نمی کنی 

این دو تا جوجه های من هستند که دارن دون می خورن من که خیلی دوستشان دارم
                     

                     عکاس : خودم - ببخشید خراب شده دفعه بعد عکسهای بهتری می گیرم

این جوجه سفیدم خیلی دوست داشتنیه


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ